نکات تصویر برداری در مورد پارگی ایمپلنت پستان

ایمپلنت های سینه انواع مختلفی دارند و اکثرا پروتزهای تک لومنی هستند که ژل سیلیکونی درون پوسته ای سیلیکونی الاستومری قرار دارد. هنگام کاشت پروتز یک کپسول فیبری در اطراف ایمپلنت تشکیل می شود. در مواردی که پارگی ایمپلنت اتفاق می افتد در واقع پوسته الاستومری شکسته می شود و باعث خروج ژل سیلیکونی می شود. پارگی درون کپسولی سیلیکون زمانی اتفاق می افتد که پوسته الاستومری پاره می شود اما کپسول فیبری اطراف آن سالم می ماند. سیلیکون به راحتی از کپسول خارج نمی شود و تشخیص آن به صورت بالینی یا از طریق ماموگرام بسیار مشکل است. پارگی داخل کپسولی به بهترین وجه با ام آر آی قابل مشاهده است. ایمپلنت در مواردی که برای بازسازی استفاده می شود به علت کاهش بافت پوشاننده زیر عضله پکتورالیس قرار میگیرد و برای همین زودتر هم خراب می شود. عوارض جانبی ایمپلنت : عفونت و از بین رفتن احساس نوک پستان و بدفرمی می تواند باشد. هیچ اهمیت بالینی شناخته شده ای برای ایمپلنت وجود ندارد. زمان متوسط پارگی ایمپلنت سیلیکونی هشت تا ده سال است. ایمپلنت با افزایش خطر ابتلا به سرطان ارتباطی ندارند. اما به طور معمول سرطان پستان در این موارد در مراحل پیشرفته تر تشخیص داده می شود. در خانم هایی که ایمپلنت دارند حساسیت ماموگرافی از 67%به 45% کاهش می یابد. مهمترین عاملی که باعث پارگی ایمپلنت می شود ضربه است. FDA استفاده از ایمپلنت سیلیکونی را به دلیل رواج بی رویه بین سالهای 1992-2006محدود کرد و فقط برای بازسازی بعد از ماستکتومی مجوز می داد. طبق دستور العمل اخیر FDA جهت ارزیابی نشت خاموش ایمپلنت سه سال بعد از کاشت و بعد از آن هر دو سال یکبار انجام ام آر آی پستان توصیه شده است.

MRI of a woman with intracapsular rupture of a single-lumen silicone implant. (a) Axial T2-weighted turbo spin-echo and (b) axial silicone-excited sequence. The study shows a hypointense subcapsular line at the anterior margin of the implant (solid arrow); the

MRI of a woman with intracapsular rupture of a single-lumen silicone implant. (a) Axial T2-weighted turbo spin-echo and (b) axial silicone-excited sequence. The study shows a hypointense subcapsular line at the anterior margin of the implant (solid arrow); the "teardrop
 

در تصویر ام آر بر وزن T2


Saline hyperintense>silicone>parenchyma


در تصاویر STIR حذف آب⬅فقط سیلیکون روشن
در تصاویر T1 با کنتراست و حذف چربی⬅سیلیکون hypointense و کپسول طبیعی inhance
چین و چروک در پوسته ایمپلنت طبیعی است.
پارگی ایمپلنت با نشانه های زیر همراه است:
در پارگی جزئی و داخل کپسولی
Keyhole sign, teardrop sign, noose
در پارگی کامل
Linguine sign

Keyhole sign👉مثل جای کلید Ω
Teardrop sign👉 مثل قطره اشک
Linguine sign👉تعدادی خطوط در هم و برهم مثل رشته های اسپاگتی

توموالاستوگرافی  کبد MRI elastograghy

توموالاستوگرافی نوعی تکنیک ام آر آی است که ویژگی های مکانیکی تومورها را قابل مشاهده می سازد. بر اساس تحقيقات محققان دانشگاه پزشکی آلمان می توان با استفاده از این روش ضایعات خوش خیم و بدخیم کبدی را از یکدیگر تشخیص داد. با استفاده از این روش تشخیص بدخیمی بر خلاف معمول با روش غیر تهاجمی انجام پذیر خواهد بود. در توموالاستوگرافی بیمار در حین ام آر آی تحت تابش امواج صوتی قرار میگیرد که تقریبا پنج دقيقه طول میکشد. الاستوگرافی با استفاده از امواج مکانیکی که حاصل انعکاس امواج صوتی فرستاده شده به درون کبد است از بافت کبد نقشه برداری نموده و تغییرات بافت جامد-مایع نسج نرم را مشخص می کند.

به طور معمول سرطان و بافت های سرطانی به شکل یک بافت سفت (نواحی سفت) در بدن ظاهر می شوند، اگرچه توده های خوش خیم هم ممکن است در ظاهر سفت به نظر بیایند ولی به سفتی توده های سرطانی نیستند، این را در نظر بگیرید که بافت های سلولی بدن از یک سری بلوک های سلولی با ساختاری ماکروسکوپی و میکروسکوپی تشکیل شده اند، حال تشخیص این بافت ها با تغییراتی که در اثر آسیب به آنها پیدا می کنند با کمک تکنیک لمس اگر نزدیک به سطح پوست بدن نباشند، بسیار سخت، مشکل و در مواردی غیر ممکن خواهد بود.

Diagram of the MR elastography driver system setup for a clinical whole-body MRI scanner. 1: patient table, 2: patient, 3: passive MRE driver, 4: MRI scanner bore, 5: flexible tube, 6: active MRE driver (acoustic speaker)
Diagram of the MR elastography driver system setup for a clinical whole-body MRI scanner. 1: patient table, 2: patient, 3: passive MRE driver, 4: MRI scanner bore, 5: flexible tube, 6: active MRE driver (acoustic speaker)

بیمار در وضعیت خوابیده به پشت روی میز اسکنر قرار میگیرد و یک درایور غیرفعال آکوستیک طبل مانند در برابر دیواره بدن، نزدیک به کبد قرار گرفته و توسط یک کمربند الاستیک محافظت می شود که در اطراف بدن بیمار پیچیده شده است. درایور منفعل از طریق یک لوله قابل انعطاف پلی وینیل کلراید (PVC) به یک سیستم بلندگو صوتی که در خارج از اتاق اسکنر قرار دارد متصل می شود ، که یک لرزش مکانیکی خارجی برنامه ریزی شده را فراهم می کند. بلندگو صوتی ارتعاشات را در فرکانس های شنیداری (به طور معمول 40Hz-80Hz) تولید می کند، که از طریق لوله به درایور منفعل منتقل می شوند. در MRE یک توالی تصویربرداری گرادیان اکو ، برای به دست آوردن تصاویر از انتشار موج در کبد استفاده می شود. بعداً ، الاستوگرامها با استفاده از وارونگی مستقیم معادلات دیفرانسیل که توصیف انتشار موج است محاسبه می شوند . علاوه بر کبد ، MRE برای استفاده در ارگانهای دیگر مانند مغز ، سینه ، ماهیچه ، قلب ، کلیه ، طحال و ریه نیز تنظیم شده است.

 

ام آر ترکتوگرافی

Diffusion tensor imaging (DTI) نوعی تکنیک ام آر آی است که با استفاده از پدیده انتشار ناهمسانگرد ساختمان اکسون های مغز همان ماده سفید مغز را به تصویر می کشد.
Fiber tractograghy(FT)
روش بازسازی سه بعدی داده های جمع آوری شده به وسیله DTI جهت ارزیابی رشته های عصبی می باشد.
Diffusion weighted imaging(DWI)
روشی بر مبنای اندازه گیری حرارت ناشی از حرکت براونی مولکولهای آب است. درون ماده سفید مغز مولکولهای آب تمایل دارند آزادانه در طول دسته های اکسونی حرکت کنند تا در عرض آنها. این نوع حرکت مولکولهای آب وابسته به پدیده انتشار را ناهمسانگردی (anisotropy) می نامند.
تصویر حاصل از نقشه برداری از طول رشته های عصبی که حداکثر پدیده انتشار را ایجاد می کنند DWI می باشد.
برای بسیاری DTI مترادف تصویربرداری از سیستم اعصاب مرکزی CNS می باشد. در حالیکه این روش تنها برای مغز و نخاع نیست و جهت ارزیابی سیستم های سازمان یافته بدن خارج از CNS نیز به کار می رود.
کاربردهای DTI
1.ارزیابی تغییر شکل ماده سفید که بر اثر تومور ایجاد می شود مانند انحراف، نفوذ و از بین رفتن ماده سفید.
2. ترسیم آناتومی مغز رشد نیافته
3. برنامه ریزی قبل از عمل جراحی
4. بیماری آلزایمر و تشخیص زود هنگام بیماری اسکیزوفرنی
5. دیسپلازی کانونی قشر مغز
6. مالتیپل اسکلروزیس جهت ارزیابی پلاک ها
7. تشخیص زودهنگام پاتولوژی های اعصاب محیطی و عضلانی -اسکلتی
کد رنگ ها ی رایج در تصویربرداری fiber tractography :
1. قرمز⬅فیبرهای عرضی
2. سبز⬅فیبرهای قدامی-خلفی
3. آبی⬅فیبرهای فوقانی-تحتانی
پ. ن :تصاویر استفاده شده تزیینی می باشد.ترجمه سارا محمدی منبع ⬇
https://radiopaedia.org/articles/diffusion-tensor-imaging-and-fibre-tractography

ام آر اسپکتروسکوپی یا MRS

MR spectroscopy

Michael Dieckmeyer and A.Prof Frank Gaillard et al.

translated by sara mohammadi  radiotechnologist.

طیف سنجی MR یا  MRS اجازه می دهد بافت در مورد حضور و غلظت متابولیت های مختلف بررسی شود. گراسمن و یوسم گفته اند "اگر نیاز به کمک MRS  دارید ، به صفحه اول بروید؛ همه چیز به غیر از بیماری کاناوان (spongiform degeneration of white matter) NAA پایین ، کولین بالا" است. شاید کمی سخت باشد، اما منصفانه است که بگوییم MRS اغلب دست آورد زیادی به یافته های ام آر آی اضافه نمی کند و فقط می تواند در پیش بینی درجه هیستولوژیک کمک کننده باشد.

فیزیک

اصل اساسی که طیف سنجی MR را امکان پذیر ساخته است؛ این است که توزیع الکترون ها در اطراف اتم باعث ایجاد  میدان مغناطیسی متفاوتی  در هسته مولکول های مختلف می شود. این باعث می شود فرکانس رزونانس کمی متفاوت باشد که به نوبه خود سیگنال کمی متفاوت را نشان می دهد. این تکنیک همانند رزونانس مغناطیسی هسته ای (NMR) است که در شیمی تجزیه مورد استفاده قرار می گیرد، اما جامعه به طور معمول برای جلوگیری از سردرگمی به NMR به عنوان MRS اشاره می کند

طیف MR را می توان از هر هسته با  NMR فعال بدست آورد یعنی هر هسته ای که دارای چرخش غیر صفر است: پروتون ها، کربن 13 و فسفر 31 بیشتر کاربرد دارند. و در اعمال بالینی عمدتا تنها طیف های پروتون (که قادرند متابولیت های مشخص را در شرایط  in vivo  تفکیک کنند)استفاده می شود. 31P  به طور معمول برای مشاهده نسبت آدنوزین تری فسفات (ATP) به فسفات کراتین و متابولیت های دیگر مورد استفاده قرار می گیرد و می تواند برای ارزیابی بار انرژی سلول مورد استفاده قرار گیرد.

اگر سیگنال خام پردازش شود، طیف های ایجاد شده از آب غالب می شوند که تمام طیف های دیگر را نامرئی می کند. بنابراین، سرکوب سیگنال آب(suppression) بخشی از هر توالی MRS است، یا از طریق بازیابی معکوس(inversion recovery) یا تغییر شیمیائی  (CHESS)امکان پذیر است. اگر سرکوب آب موفق نباشد، شیب عمومي به خط پایه می تواند نشان دهنده تغییر ارتفاع قله ها باشد.

طیف سنجی رزونانس مغناطیسی (MRS) با انواع توالی های پالس انجام می شود. ساده ترین توالی شامل یک پالس رادیویی (RF) 90  درجه است که بدون گرادیان، بلافاصله پس از یک تک پالس RF با دریافت سیگنال توسط کویل   RFانجام می شود  .

بسیاری از توالی هایی که برای تصویربرداری مورد استفاده قرار می گیرند می توانند برای طیف سنجی نیز مورد استفاده قرار گیرند مانند (spin echo)

تفاوت مهم بین توالی تصویربرداری و توالی طیف سنجی این است که برای طیف سنجی، گرادیان خوانش در حین  دریافت سیگنال فرد یا موضع مورد بررسی به وسیله کویل  RF استفاده نمی شود. به جای استفاده از اطلاعات فرکانس (فراهم شده توسط خوانش و یا گرادیان فرکانس) برای ارائه اطلاعات مکانی و موقعیتی، اطلاعات فرکانس برای شناسایی ترکیبات شیمیایی مختلف استفاده می شود. این  به این دلیل  امکان پذیراست که ابر الکترونی پیرامون ترکیبات شیمیایی مختلف، رزونانس اتم هایی را که در اسپکتروسکوپی مورد استفاده است را (به درجات مختلفی، بسته به ترکیب خاص و موقعیت خاصشان در ترکیبات شیمیایی دارد) محافظت می کند.این محافظ الکترون باعث می شود که فرکانس تشدید مشاهده شده اتم ها کمی متفاوت باشد و بنابراین با MRS قابل شناسایی است.

پیک ترکیبات شیمیایی پرکاربرد در ام آر اس به شرح زیر است:

lactate: resonates at 1.3 ppm

lipids: resonates at 1.3 ppm

alanine: resonates at 1.48 ppm

N-acetylaspartate (NAA): resonates at 2.0 ppm

glutamine/glutamate: resonates at 2.2-2.4 ppm 

GABA: resonates at 2.2-2.4 ppm

2-hydroxyglutarate: resonates at 2.25 ppm 6

citrate: resonates 2.6 ppm 

creatine: resonates at 3.0 ppm

choline: resonates at 3.2 ppm

myo-inositol: resonates at 3.5 ppm

water resonates at 4.7 ppm

NB: ppm = parts per million

 

پاتولوژی های مرتبط

گلیوما

ام آر اس توانایی ما را در پیش بینی درجه گلیوما افزایش می دهد. گرید گلیوما افزایش می یابد چنانچه NAA و کراتین کاهش و کولین، لیپید و لاکتات افزایش یابد.

در درجه بندی گلیوم ها کولین درحاشیه  ناحیه تقویت کنتراست همراه با افزایش نفوذ پذیری سلولی افزایش می یابد.

تومورهای غیر گلیال

ممکن است مشکل باشد  اما به طور کلی تومورهای غیر گلیال دارای NAA پایینی هستند.

عوارض تابش

تشخیص تغییرات ناشی از تابش و عود مجدد تومور می تواند مشکل ساز باشد. در عود تومور کولین بالا می رود در حالیکه در تغییرات ناشی از تابش NAA، کولین و کراتین همگی پایین هستند.

ایسکمی  و انفارکت

لاکتات افزایش می یابد زمانیکه در مغز متابولیسم بی هوازی  صورت میگیرد. زمانیکه انفارکت اتفاق می افتد لیپید ها آزاد می شوند و در نتیجه لیپید افزایش می یابد.

عفونت

در تمام فرایندهایی که بافت طبیعی مغز تخریب می شود. NAA ناپدید می شود. درون آبسه باکتریال، حفرات، لاکتات، آلانین، اسید سیتوسولیک و استات افزایش می یابد.

توجه داشته باشید کولین در توکسوپلاسموز کم است یا وجود  ندارد، در حالیکه در لنفوم افزایش می یابد، و این باعث می شود که این دو را از هم  تشخیص دهند.

بیماری های ماده سفید

لوکوانسفالوپاتی مولتی فوکال پیشرفته یا PML بالا رفتن مایواینوزیتول را نشان می دهد.

بیماری کاناوان به طور مشخصی افزایش NAA را نشان می دهد.

انسفالوپاتی کبدی

به طور قابل توجهی کاهش مایواینوزیتول و به میزان کم کولین را نشان می دهد. گلوتامین افزایش می یابد.

اختلالات میتوکندریال

سندرم Leigh : کولین بالا، کاهش NAA و گاهی لاکتات بالا

روشی برای به خاطر سپردن متابولیت های مهم

My ChoCrNaaLa (think of a new chocolate energy bar or something)

My: Myoinositol 3.5

Cho: Choline 3.2

Cr: Creatine 3.0

Naa: Naa 2.0

L: Lactate 1.3

Susceptibility weighted imaging :SWI

تصویر برداری Susceptibility weighted imaging(SWI) در حقیقت تصویربرداری از وریدها به روش BOLD نامیده می شود. در این روش با استفاده از نوعی کنتراست در تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI) تصویر متفاوتی از دانسیته اسپین معمولی، T1 و T2 بدست می آید.

 SWI با استفاده از جبران کننده جریان شدید، اکوی بلند و توالی پالس GRE تصویر سازی می کند.

این روش از حساسیت مغناطیسی متفاوت میان بافتها بهره می برد و از تصاویر فازی برای آشکار نمودن این تفاوت ها استفاده می کند. داده های مقداری و فازی با هم ترکیب می شوند و تصویر بسیار عالی که به جریان خون وریدی، خونریزی و ذخیره آهن خون حساس است تولید می شود.

تصویربرداری از خون وریدها به وسیله  SWI با تکنیک BLOD که مخفف: خون(Blood)، اکسیژن(Oxygen)، سطح وابسته  (level dependent) است، انجام می شود که این نام  برمی گردد به روش ونوگرافی BLOD  که پیش از این مرسوم بوده است.

به علت حساسیت SWI نسبت به خون وریدها معمولا در جراحتهای مغزی ناشی از ضربه (TBI) و برای ونوگرافی های مغزی با قدرت تفکیک بالا استفاده می شود البته کاربردهای بالینی دیگری هم دارد.

 SWI  به صورت بسته بالینی در دستگاههای ام آر آی فیلیپس و زیمنس عرضه شده اما می توان در دستگاههای دیگر شرکت ها با شدت میدان 1،1.5،3 تسلا و بالاتر این برنامه را فعال کرد.

تصویر سازی

در SWI از جبران کننده سرعت، سه بعدی سازی،از بین برنده RF ، قدرت تفکیک بالا، اسکن گرادیان اکوی سه بعدی(GRE)  استفاده می شود. مقادیر و تصاویر فاز هر دو ذخیره می شوند و تصویر فاز بصورت بالا گذر (HP) فیلتر می شود تا آرتیفکت های ناخواسته

حذف شوند. تصویر مقداری با تصویر فاز  ترکیب می شود تصویری با کنتراست افزایش یافته تولید می شود که همان SWI  است.همچنین معمولا تصویر حداقل شدت پروجکشن(mlP)   8 تا 10 میلی متر برای مشاهده بهتر اتصالات وریدی تولید می شود. بنابراین در این روش 4 دسته تصویر حاصل می شود، تصویر مقادیرعددی اصلی، تصویر فازی فیلتر شده HP ،تصویر SWI و تصویر   mlP روی تصویر SWI .

کاربرد های بالینی

جراحات مغزی ناشی از ضربه

این روش می تواند خونریزی های بسیار کوچک، شکاف و جراحت آکسونی منتشر(DAI)   را نشان دهد این در حالیست که در بیماران تصادفی اغلب جراحات کوچک در تصاویر با قدرت تفکیک پایین دیده نمی شوند. در روش SWI تصاویر با رزولوشن بالا(1میلی متر مکعب) گرفته می شوند این روش به شدت به خونریزی که در مرز ماده سفید_خاکستری مغز باشد حساس است و می تواند چنین ضایعه کوچکی را نشان می دهد.                      

سکته و خونریزی

تصویربرداری دفیوژن (Diffusion) یکی از قوی ترین راههای آشکار سازی سکته حاد است. اگرچه تصاویر گرادیان اکو می توانند خونریزی را نشان دهند SWI آن را بهتر نشان می دهد. برای مثال در تصاویر زیر تصویر گرادیان اکو ناحیه ای شبیه به ادم سمی سلولی را نشان  می دهد در حالیکه SWI آن را محل سکته و عروق تحت تأثیر آن را به وضوح نشان می دهد(داده ها در 1.5 تسلا بدست آمده) ناحیه روشن در تصویر  گرادیان اکو ، نواحی که تحت تاثیر سکته حاد قرار گرفته اند را نشان می دهند. پیکان ها در تصویر SWI بافت های در معرض خطر ناشی از سکته را نشان می دهند(A,B,C) و خود ناحیه ی سکته را نشان می دهد).دلیل آن که می توان نواحی تحت تاثیر عروقی را ببینیم آن است که سطح اشباع اکسیژن در این بافتها کاهش یافته است، جریان در این ناحیه مغز می تواند پس از سکته کاهش یابد. موارد قابل بیان کردن دیگر افزایش یافتن حجم خون وریدی در موضع است.  برای بررسی سکته ها در آینده مقایسه تصاویر پرفیوژن(perfusion)  و SWI در مورد موضع جریان و اشباع اکسیژن آموزنده تر هستند.

 

بیماری sturge-weber

 تصویر ونوگرام SWI از نوزادی که بیماری sturge-weber دارد بیماری که علائم نورولوژیک را در تصویر سمت چپ نشان نمی دهد. در ابتدا تصاویر ام آر مرسوم هیچ ناهنجاری را نشان نمی دهد. وریدهای غیر طبیعی در لوب اکسیپیتال سمت چپ بین شاخ خلفی بطن و سطح قشری گسترش یافته و به وضوح در ونوگرام قابل مشاهده است.

 



تومورها

بخشی از ویژگی های تومور به صورت کاذبی از رفتار آنژیوگرافیک ضایعه برداشت می شود مثلا گسترش رگهای خونی و میکرو هموراژها هر دو به یک صورت دیده می شوند. تومورهای مهاجم مستعد رشد عروقی سریع و تعداد زیادی میکرو هموراژ هستند. از این رو توانایی نشان دادن این تغییرات تومور می تواند برای تعیین وضعیت تومور راهنمای خوبی باشد. افزایش حساسیت SWI نسبت به خون وریدی و تولید خون به علت تفاوت در مغناطیس پذیری شان در مقایسه با بافت های نرمال کنتراست بهتری برای آشکار ساختن محدوده تومور و خونریزی تومور ایجاد می کند.

بیماری ام اس(مالتیپل اسکلروزیس)

ام اس معمولا با FLAIR و تصاویر  T1W با تزریق کنتراست مورد مطالعه قرار می گیرد. با اضافه کردن روش  SWI اتصالات وریدی ضایعات به علت وجود آهن قابل مشاهده است. این روش اطلاعات جدیدی در مورد فیزیولوژی ام اس در اختیارمان قرار می دهد.

زوال عقل عروقی و بیماری عروقی آمیلوید مغزی(CAA)


تصاویر گرادیان اکو روش مرسوم نشان دادن خونریزی در CAA است، این در حالیست که SWI روش بسیار حساس تری است که می توان تعداد زیادی از میکرو هموراژها را که در تصاویر گرادیان اکو گم می شوند آشکار سازد. تصاویر گرادیان اکوی معمول به صورت T2*w   (  TE=20ms)کانونهایی با سیگنال ضعیف نشان می دهد که CAA را نشان می دهد. از طرف دیگر تصویر SWI مرکزی، با رزولوشن0.5mm×0.5mm×2mm، پروجکشن روی 8mm مراکز سیگنال پایین بسیار بیشتری را نشان می دهد. تصاویر فازی هم برای افزایش اثر ذخایر هموسیدرین موضعی استفاده می شود. یک مثال از تصویر فازی در سمت راست با رزولوشن بیشتر 0.25mm×0.25mm×2mm  با وضوح بالایی مراکز متعددی را در CAA نشان می دهد.

پنوموسفالی

تحقیقات اخیر توصیه می کند SWI می تواند برای زیر نظر گرفتن بیماران نورولوژیکی که از پنوموسفالی بهبودی پیدا کرده اند استفاده شود چون هوا به راحتی در SWI قابل مشاهده است.

میدان بالا  SWI

SWI  انحصارا در سیستم هایی با میدان متوسط و بالا بدست می آیند؛ چونکه کنتراست در تصاویر فازی نسبت خطی با زمان اکو (TE) و قدرت میدان دارد. میدان بالا همچنین اجازه می دهد زمان اکو کوتاهتر شود بدون اینکه کنتراست کم شود بنابراین می توان زمان اسکن و آرتیفکت ناشی از حرکت را کاهش داد. نسبت سیگنال به نویز بالایی با میدان های بزرگ قابل دستیابی است بنابراین کیفیت اسکن افزایش می یابد و اجازه می دهد رزولوشن اسکن را بالاتر ببریم.


این مقاله رو از سایت ویکی پدیا براتون ترجمه کردم

MR Guided Focused Ultrasound (MRgFUS)

سلام من در یک سایت انگلیسی  درمان میوم داخل رحم بدون جراحی می گشتم که با نوعی درمان با نام اختصاری MRgFUS مواجه شدم خواستم اطلاعات بیشتری بدست آورم لطفا راهنمایی بفرمائید؟با سلام این مطلب رو سال 90 گذاشته بودم می تونید اینجا بخونید. باید اضافه کنم که هنوز چنین روشی در ایران ارائه نشده و نمی دونم آیا این روش از مرحله تحقیقاتی به کاربردی در خارج از ایران تبدیل شده یا نه!

MRgFUS یک روش غیر تهاجمی است و جایگزینی برای پرتودرمانی است .

این روش می تواند تغییرات شگرفی در جراحی بدون برش بدهد. این نوع جراحی نیازی به بیهوشی ندارد و تا حد زیادی خطر عفونت را کم کرده و عوارض کمی دارد. در این روش می توان لخته خونی را حل کرد و یا جریان خون را در رگ مسدود شده دوباره برقرار کرد همچنین با این روش می توان تومورها را بدون اینکه به ارگان های دیگر آسیب وارد شود از بین برد. این روش به صورت سرپایی انجام می شود و بیمار می تواند در عرض 1 تا 2 روز به وضعیت اولیه و فعالیت طبیعی خود برگردد.
Mrgfus از ترکیب دو تکنولوژی، اولتراسوند(سونوگرافی) و MRI بوجود آمده است.

از  MRI برای شناسایی و مکان یابی ضایعه در بافت هدف و از پرتوهای اولتراسوند با انرژی بالا و دقت فوق العاده برای از بین بردن ضایعه استفاده می شود.

با استفاده از MRI در هنگام انجام اولتراسوند می توان تصاویری تهیه کرد که میزان پیشرفت درمان و تاثیر اولتراسوند تراپی را نشان داد.
همچنین بوسیله ی MRI می توان مقدار درجه حرارت داخل بافت را به منظور اطمینان از بی خطر بودن و موثر بودن درمان بوسیله US بررسی کرد.

جراحی به روش Mrgfus می تواند تومورها و سایر بافت هایی که ساختار طبیعی خود را از دست داده اند را از بین ببرد، بدون اینکه در سایر قسمت ها تغییری ایجاد کند.

در مقایسه با اشعه درمانی (رادیوتراپی)، این روش دقت بالایی دارد و اثر زیان بار دوز تجمعی را ندارد. روش MRgfus  می تواند برای حل کردن لخته خونی (Dissolving clots) که باعث انسداد جریان خون در شریان ها شده در کوتاه مدت به کار رود.

بیماران مبتلا به سرطان پروستات و سرطان سینه درد ناشی از تومورهایی که به استخوان متاستاز داده را تجربه می کنند، در نتیجه حفظ کیفیت زندگی این بیماران در اولویت است، گزینه های درمانی کنونی جهت تسکین درد این افرادعبارتند از:

   * اشعه ی تسکین دهنده (Palliative radiation) که ممکن است درد را تسکین ندهد.

   * جراحی (که برای بیماران ضعیف کاربرد ندارد)

   * مواد مخدر دارویی

اما این روش جدید یک روش درمانی non-invasive است که می تواند روش موثری برای بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان ارائه دهد.

روش Mrgfus برای بررسی متاستاز استخوانی در اروپا تایید شده ولی در ایالت متحده امریکا و کانادا در آزمایشگاه های کلینیکی مورد استفاده قرار می گیرد.

Glioma  رایج ترین تومور مغزی است که به مراقبت پزشکی احتیاج دارد. مطالعه بر روی بیماران دارای گلیوما نشان داده است که می توان تومور مغزی را تا حدودی کوچکتر کرد.

همچنین اولتراسوند کانونی ممکن است روزی برای درمان بیماری صرع (Epilepsy) مورد استفاده قرار گیرد.

معروف ترین مواد کنتراست زا در ام آر آی

امنی اسکن( Omniscan) با نام علمی گادودیامید (Gadodiamide) نوعی ماده کنتراست مثبت است که در ام آر آی  و ام آر آ (آنژیوگرافی تشدید مغناطیسی) کاربرد دارد . زمان T1 را کاهش می دهد و باعث افزایش نسبت کنتراست به نویز (CNR) می شود.

این دارو برای انجام MRI مغزی برای نمایان سازی ضایعات داخل جمجمه ای با عروق غیر طبیعی یا مشکوک به اختلال در سد مغزی- خونی بکار می رود، این دارو همچنین برای نمایان سازی ضایعات نخاعی و بافت‌های همراه مصرف می شود. این دارو را شرکت جنرال الکتریک می سازد.

مگنویست (Magnevist) با نام علمی گادوپنتتات دیمگلومین (Gadopentetate dimeglumine) نیز از پرکاربردترین مواد کنتراست در ام آر آی است که همانند امنی پاک، کنتراست مثبت محسوب می شود و با کاهش زمان T1  باعث افزایش (CNR) می شود.

مگنویست ساخت شرکت Berlex Laboratories در نیوجرسی است.

تنها تفاوت امنی اسکن و مگنویست این است که امنی اسکن یک ترکیب غیر یونی است در حالیکه مگنویست ترکیبی یونی با اسمولاریته بالاست.

دوتارم (Dotarem) با نام علمی گادوتریک اسید (Gadoteric acid) از مواد پارامغناطیس و کنتراست مثبت در ام آر آی محسوب می شود.

Magnetic Resonance Elastography) MRE)

خاصيت الاستيك،  ويژگي فيزيكي بسيار مهمي از مواد جامد است؛ در حوزه كاربرد باليني، از خاصيت الاستيك بافت در چند مورد تست فيزيكي مانند تست لمس ( Palpation) و ضربه  ای (Percussion ) استفاده مي‌شود. خواص الاستيك بافت‌هاي نرم به بلوك هاي ملكولي سازنده آن‌ها و تشكيلات ساختاري ماكروسكوپي و ميكروسكوپي اين بلوك ها بستگي دارد.

تغييرات در بافت (آسيب هاي بافتي) عموما با تغييرات در ميزان سفتي (stiffness) بافت همراه هستند؛ براي نمونه بسياري از سرطان‌ها مانند سرطان سينه به صورت نواحي بسيار سفت در بافت نرم ظاهر مي شوند. از اين‌ رو تفاوت در الاستيسيته مي تواند تشخيص تومورها و تشخيص ميزان پيشرفت آن‌ها را تسهيل كند؛ براي نمونه تكنيك لمس،كه درآن اعمال فشار بر سطح بافت نرم به منظور احساس حالات غيرطبيعي دربافت صورت مي گيرد، ابزار تشخيص متداولي است كه مبتني بر اختلاف در الاستيسيته يك ضايعه بافتي و محيط در بردارنده آن است.

اين تكنيك درطول صدها سال استفاده شده است و اولين ابزار تشخيص برخي بيماري ها است. از نمونه كاربردهاي اين تكنيك مي توان به تست سينه به منظور تشخيص توده هاي احتمالي در سينه  يا تست ديجيتال ركتال به منظور تشخيص سرطان پروستات اشاره كرد. تشخيص بيماري ها با استفاده از اين تكنيك وابسته به فرد و تجربيات فرد است و همچنين اين تكنيك تشخيص، حساسيتي نسبت به حالات غيرطبيعي كوچك كه درسطوح زيرين پوست و در اعماق بافت ها قرار دارند، ندارد.

به منظور اندازه گيري خاصيت الاستيك يك بافت با استفاده از تكنيك هاي متداول اندازه گيري لازم است كه قسمتي از بافت مورد نظر از بدن خارج شود؛ خاصيت الاستيك بافت موردنظر با اندازه گيري مقدار تغييرشكل بافت در اثر اعمال نيروهاي خارجي مشخص بر آن محاسبه مي‌شود. از اينرو اندازه گيري الاستيسيته يا ميزان سفتي بافت، كه شاخصي بسيار مهم از خاصيت الاستيك بافت و شاخصي كمي در تشخيص بيماري هاي مختلف است، درحالتي كه بافت در داخل بدن در محل طبيعي خود (in   vivo   and   in situ) قراردارد، با استفاده از تكنيك هاي تصوير برداري موجود امكان پذير نيست. 

تكنيك جديد تصويربرداري كه الاستوگرافي تشديد مغناطيسي  Magnetic Resonance Elastography) MRE‌) ناميده مي‌شود، توسط Muthipillai و همكارانش درسال 1995 در كلينيك Mayo با هدف اندازه گيري غير تهاجمي و غيرمخرب الاستيسيته بافت انساني با استفاده از تكنيك تصويربرداري تشديد مغناطيسي MRI ‌مطرح شد. تحقيقات و مطالعات انجام گرفته در طول يك دهه گذشته در زمينه اين تكنيك برتوانايي وكارايي آن در تعيين مقاديركمي از خواص مكانيكي ارگان ها، بافت ها، سلول ها و بيو مواد دلالت دارد.    
تخمين الاستيسيته يك محيط در پروسه الاستوگرافي كه توسط Ophir وهمكارانش در سال 1991 مطرح شد، در سه مرحله صورت مي گيرد: (1) اعمال فشار مكانيكي ثابت static)) ‌يا متناوب  (cyclic) مشخص بر بافت؛ (2) اندازه گيري ميزان تغييرشكل ايجادشده در محيط در پاسخ به فشار اعمال شده بر بافت؛ (3)محاسبه ضرايب الاستيك محيط از روي مقادير به دست آمده از اندازه گيري ميزان تغييرشكل بافت. درتكنيك الاستوگرافي تشديد مغناطيسي ازامواج صوتي عرضي هارمونيك با فركانس كم (در محدوده فركانسي بين Hz  10-1/1) به عنوان منبع فشار مكانيكي خارجي استفاده مي شود. در اثرانتشار اين امواج صوتي در بافت جابجايي هاي متناوب كوچكي ( در حدود چندده ميكرون ) در بافت ايجاد مي شود. از آنجا كه به منظور ايجاد تغييرشكل در بافت از امواج مكانيكي استفاده مي شود، ضرايب الاستيك محلي به سادگي قابل محاسبه هستند؛ اين ضرايب محلي به طور مستقيم از روي طول موج محلي و بدون نياز به تخمين توزيع فشار ثابت محلي محاسبه مي‌شوند.

ادامه نوشته

مگنت تراپی درمانی برای پوکی استخوان

درمان پوكی‌ استخوان‌ با استفاده از مگنت تراپی

یکی از بهترین روشهای اثبات شده جهت افزایش دانسیته استخوان و یا کمک به جوش خوردن استخوان در شکستگیها، مگنتوتراپی می باشد. امواج با فرکانس پائین الکترومگنتیک باعث القاء جریانهای الکتریکی در استخوان شده و تراکم استخوان را افزایش می دهند. همچنین امواج الکترومگنیک اثرات ثانوی دیگری نیز دارد که در حفظ ساختار استخوان بطور غیر مستقیم نقش عمده ای دارند.

تأثیر مگنت تراپی بر تحریک استخوان سازی و استئوپلاست ها ثابت شده است. میدانهای مغناطیسی پالسی با تغییر پتانسیل غشای سلولی در اوستئوپلاستها باعث تحریک فعالیت آنها می شود. در شکستگی استخوان یکی از عوارض مهم جوش نخوردن یا (Non Union) می باشد که احتمال آن با افزایش سن زیاد می شود.

PMF باعث تسریع پروسۀ جوش خوردن استخوان و افزایش توده استخوانی (Bone Mass) می شود. همچنین مگنت تراپی دارای اثرات ضد التهاب، ضد درد، ضد اِدم و شل کنندگی در گرفتگی عضلات می باشد.
در کنار این روش درمانی گاهاً مكمل‌های‌ كلسیم‌ و ویتامین‌ D، داروهای جایگزین‌ هورمونی‌ یا فلوراید و نیز سایر داروهایی‌ كه‌ روند تحلیل‌ رفتن‌ استخوان‌ را كُند كرده‌ یا رشد استخوان‌ را افزایش‌ می‌دهند ممكن‌ است‌ تجویز شود.

ارتباط کلامی خوب یکسان کننده طول موج مغزها

 

شاید شنیده باشید که وقتی دو نفر یک ارتباط عمیق را تجربه می‌کنند، به صورت عامیانه و خودمانی گفته می‌شود که آنها در یک طول موج قرار دارند. شاید جالب باشد که بدانید به تازگی برای این حرف یک توجیه عصب‌شناسی پیدا شده است!

زمانی که یک نفر سرگرم نقل داستانی است، چنانچه از راوی و شنونده داستان اسکن مغزی عملکردی گرفته شود، فعالیت عصبی یکسانی در هر دو نفر مشاهده خواهد شد. هر چقدر ارتباط بین دو نفر قوی‌تر باشد، این میزان جفت شدن، بیشتر می‌شود.

برای انجام این آزمایش و رسیدن به چنین نتیجه جالبی از نوع خاصی از MRI موسوم به MRI عملکردی یا fMRI استفاده شد. این اسکن میزان جریان خون را در مغز نشان می‌دهد. طبعا زمانی که یک قسمت از مغز فعال‌تر می‌شود، میزان جریان خونش هم افزایش می‌یابد. به این ترتیب اسکن عملکردی قادر به نشان دادن میزان فعالیت در مناطق مختلف مغز است.

با وجود اینکه مناطق مختلفی از مغز مسئول صحبت و شنوایی هستند، با این وجود در زمان برقراری ارتباط مناطق یکسانی از مغز راوی و شنونده حرف‌ها، از خود فعالیت نشان می‌دهند.

وقتی مردم با هم صحبت می‌کنند از طریق به اشتراک‌گذاری تصورات و ادراکات خود، به هم نزدیک‌تر می‌شوند. این مطلب را دانش روانشناسی هم تأیید می‌کند. تحقیق جدید هم مؤید این تئوری روانشناسانه است.