یادش بخیر اولین روزای کار آموزی چه شور و ذوقی داشتیم ، روپوش سفید! نمی دونم چرا مردم فکر میکنن هرکی روپوش سفید تنشه حتما دکتره اگرم دک و پوزش به دکتر نخوره حتما نرسه بگذریم که چقدر سر همین خانم دکتر و خانم پرستار گفتن مراجعین می خندیدیم میخوام یه خاطره خنده دار در مورد روپوش واستون تعریف کنم کلا دوستان پزشک ( خانما) باید مقنعه و شلوار مشکی و پرستارا سورمه ای می پوشیدن و ما هم آزاد! شلوار جین و صد رنگ مقنعه !یه روز مثل هر روز بعد از ظهر ۷ تایی نشسته بودیم توی سالن انتظار روبه روی بخش رادیولوژی اصولا این ساعت مریض نداشتیم مربیا هم که توی اتاق رست مشغول چایی خوردن و تلویزیون دیدن بودن ما هم که یه تعدادی حرف میزدن یه تعدادی بلوتوث بازی میکردن یه سری هم بحث سیاسی. من شلوار جین و مقنعه آبی نفتی پوشیده بودم دوستم شلوار کرم با مقنعه آبی و همینطور رنگ به رنگ مشغول گفتگو بودیم که جناب آقای سوپرمن نه سوپروایزر با چندتا دانشجوی پرستاری منظم ومرتب و ( که از ترس ایشون پشت سرش با ترس و لرز راه میرفتن) تشریف فرما شدن جناب سوپروایزر تا ما رو بیکار دید شروع کرد به گیر دادن که چرا بیکارین چرا لباساتون رنگارنگه اشاره کرد به دوست صمیمیم گفت این خانم که فرم خدمه رو پوشیده اشاره کرد به دوسته بغل دستیم گفت این خانم هم که فرم ماماییا رو پوشیده منو نگا کرد چیزی به ذهنش نرسید شلوارم رو که دید گفت خانم چرا لی پوشیدی چرا مربی ندارین چرا ... منو یکی از دوستامم کم نیاوردیم دوستم گفت مریض نداریم از خودمون عکس بگیریم در این حال بچه های پرستاری پشت سر سوپروایزر چشم و ابرو میومدن که نه جوابشو ندین براتون بد میشه منم بی توجه به اونا گفتم از وقتی اومدیم بیمارستان با همین لباسا اومدیم و کسی فرم خاصی واسمون تعیین نکرده که بپوشیم  بگین رنگه رادیولوژییا چیه بریم بپوشیم!؟کم آورد گفت استادتون کو؟ یه کلیشه بذارین روش بحث کنید!دوستم گفت شرمنده اینجا کلیشه رو تحویل مریض می دن گفت حتما با این وضع یه عکسم بلد نیستن بگیرینیکی از بچه ها گفت با اینکه ما ترم ۲ هستیم اما از ترم چهارییا بهتر عکس میگیریم اینو از استادمون بپرسینخلاصه عصبانی رفت سمت اتاق رست و استاد هم در همین لحظه اومد بیرون لبخندی زد و بهش گفت چیه اتفاقی افتاده؟گفت بله ( با کمال تعجب جلوی این همه آدم زنده دروغ گفت) گفت دانشجواتون میگن شما باهاشون کار نمیکنید؟!!!!!!!!!!استاد به من نگا کرد وقتی دید من از تعجب چشام گرد شده و یکی از دوستام بلند گفت استاد ما اصلا همچین حرفی نزدیم و همه با هم یک صدا تاییدش کردیم بایه لبخند چنان دفاع جانانه ای کرد که کلی کیف کردیمبعدم جناب سوپروایزر سرش رو انداخت پایین و رفت و ما کلی به استاد شجاعمون افتخار کردیم و استاد یه نکته جالب گفت که کلی بهمون چسبید گفت توی بیمارستان تنها گروهی که آقا بالا سر نداره رادیولوژییه و چون هیچکس کار مارو بلد نیست نمیتونن اعتراضی بکنن!