یه هو دیدم بلند شد پرید توی هوا و یه چرخ زد و ایستاد و دستشرو مشت شده روی سینش گذاشت وبا غرور گفت مستر ایکس وارد می شود. بعد دوباره نشست سر جاش. منم چشمام داشت از حدقه در می اومد و زبونم بند اومده بود!

وقتی نشست ادامه داد: من ایکسم!

قدرتمندترین و فوق العاده ترین اشعه ی دنیا !( این اعتماد به نفسش من رو کشته )

می تونم دست دزدا و معتادا و خرابکارا رو، رو کنم !

می تونم خرچنگها رو بکشم ( منظورش تومورهای اسمش رو نبر بود) و آدمها رو از پشته پوست و گوشتشون نشون بدم ( چه عبارته خشنی )

من می تونم به همه چیز نفوذ کنم حتی به قلب های سنگی !( کاش منم ایکس بودم)

من عاشق و مجذوب هرچی ظرفیته و جنبه بالا هستم! من ایکس هستم! ( منظورش هر ماده ای که عدد اتمی بیشتری داره بود)

فریاد زدم : مستر ایکس خواهش می کنم خودتون رو کنترل کنید ما داریم مصاحبه میکنیم.

گفت : ببخشید هر وقت اسمه قدرت می یاد اینطوری میشم  دسته خودم نیست ببخشید!

گفتم: بریم سراغ سوالات صندلیه داغی! لطفا با کلمات هالید نقره، عشق و کامپیوتر جمله بسازید

گفت: از وقتی کامپیوتر اومده بین من و هالیده نقره جدایی انداخته ! آخ پدر عشق بسوزه که...

_آخی! الهی!  برخلاف ظاهر خشن تون چه قلب لطیفی دارید! اسم بهترین دوستا تون رو بگید!

_ اول به مناسبت روزتون همه ی برو بچه های باحال پرتوکار دوم حاجی (منظورش ماده حاجب بود) سوم اوسی ( منظورش استخون بود) بعدشم فلی ( منظورش فلزات بود) و خیلیای  دیگه

_ نظر شما در مورد پزشکان متخصص رادیولوژی ( رادیولوژیستا) چیه؟

_اسمشون رو نبر که ازشون بدم میاد شدید!

_چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

_ آخه فکر کردن از دماغ فیل افتادن سالی به دوازده ماه دور و برم نمیان؛ از ترسشون چسبیدن به داییم و پسر عموهام!

_ از چه نوع آزمونی بیشتر خوشتون میاد؟

_ باریم انما !

_چرا؟؟؟؟؟؟؟؟

_چون یه عالمه دوسته با جنبه رو با هم می بینم!

_ نظرت درمورد شیفت شب چیه؟

_ صفا سیتی واسه من و جهنم واسه رفقای پرتوکار!

دیگه 0.01 ثانیه ام تموم شد و باید خداحافظی می کردم

_خدا حافظ مستر ایکس! سلام من و همه پرتوکارا رو به خانوادتون برسونید!

_ حتما شما هم از طرف من به همه پرتوکارا روزشون رو تبریک بگید و بگید اگه من رو دوست داشته باشن منم دوستشون خواهم داشت!