امروز ۹ مرداد ۱۳۸۹ وبلاگم دقیقاً یک ساله شده!

وبلاگی که برای دل خودم و تمام دوستان رادیولوژی ساختم!

سخت بود اما لذت بخش! اوایل نمی دونستم چه طوری میشه وبلاگ ساخت! فقط با استفاده از نت و مقاله های آموزشی ساخت وبلاگ، یاد گرفتم وبلاگ بسازم! اینکه چرا وبلاگ ساختم هم دلایل زیادی داره که مهمترین دلیلش آشنایی با وبلاگ آقای شیروانی بود! می تونم به جرات بگم واقعا جامع هستش! تنها یه کمبود دیدم اونم نبود مقالات ترجمه شده! البته سایت گروه کارشناسی تبریز توی این زمینه تا حدودی فعال بود! اما واسه رادیولوژی اصلا کافی نبود! خلاصه با اینکه خیلی تجربه ترجمه نداشتم شروع کردم به ترجمه! که آقای پهلوان! سعی می کرد ایرادات ترجمه ای و نگارشیم رو گوش زد کنه! یک ماهی گذشته بود و تلاشم برای یاد گرفتن نحوه قرار دادن عکس توی وبلاگ بی نتیجه بود! که با وبلاگ زیبایی آشنا شدم که عکسای خوشگلی داشت! از صاحبش کمک خواستم! یادتونه سید!؟ شما یادم دادی توی وبم چه طوری عکس بذارم! الان که اون ترجمه ها رو می بینم متوجه میشم چقدر نیاز به ویرایش داره! توی این مدت سعی کردم به وبلاگ مطالب متنوع تری اضافه کنم! روزی یه پست جدید! و درست و درمون بذارم! و خلاصه تموم هم و غم من شده بود وبلاگ! وسطای راه وبلاگ نویسی خسته شدم! یه خورده دلزده! اخه بعضیا فقط بلدن مسخره کنن و ... خلاصه تصمیم گرفتم تعطیلش کنم! اما فقط دوستای خوب نت و دلگرمیشون باعث شد بمونم و برای بهتر شدن وب تلاش کنم! واسه بروبچه های کنکور کاردانی به کارشناسی مطلب بنویسم! سوال طرح کنم! و تنها کسی که مرتب پیگیر سوالات هفتگی بود آقای پورفرشید بودن! توجه کردین تا حالا اسمایی که اوردم همه آقا بودن! خب منم به خاطر همین وقتی اولین وبلاگی رو دیدم که یه خانم اداره می کنه کلی ذوق مرگ شدم! وبلاگ پرتوی مهر! که خیلی زود تموم شد! خلاصه خانمای فعال وب توی زمینه رشته مون خیلی کم هستن! و این اصلا خوب نیست! خلاصه مرتب موضوع جدید اضافه کردم ! خاطرات دوران کاردانیم! عکسای جالب! ... تا اینکه دیدم  به به! هر یکی دو ماه یه بار یه وب جدید واسه رادیولوژی تاسیس میشه! دانشجویان ۸۷! ۸۸! از همه جای ایران! و هر بار که یکی از این وبلاگ ها رو می بینم کلی ذوق زده میشم ! وبلاگ دانشجویان مازندران که به سایت ارتقا پیدا کرد! واقعا جای بسی خوشحالیه! خلاصه هر روز آپ می کردم! و به همه خبر می دادم! انصافا همه می اومدن و با نظراتشون دلگرمم می کردن! تا اینکه  ترم بهمن و کلاسای کارشناسیم شروع شد! و عازم تبریز شدم! اونجا خیلی سعی کردم وبلاگ تعطیل نشه! به خاطر سرعت لاک پشتی اینترنت خوابگاه مجبور بودم یا از دانشکده یا یه کافی نت استفاده کنم ! وقت کم! خستگی کلاسا! همه مانعی بود واسه سر زدن به وبلاگای مورد علاقه ام و آپ شدن سلام پرتوکار که با رسیدن تعطیلات دوباره تونستم یه سرو سامونی به وب بدم! خلاصه یک سال گذشت! و من از تک تک شما دوستان خیلی چیزا یاد گرفتم! و از همتون ممنونم! یه وقت به کسی برنخوره که اسمش رو نیاوردم! به خاطر همین لیست اسامی نمی نویسم! تمام پیوندهای وبلاگ دوستان خوب و با معرفت سلام پرتوکارن! گرچه بعضیاشون با معرفت ترن مثل آقای جواد علیرضا حاجی آقا پور! خانم الهام رضاپور! ۱۳۳! آقای کرباسچی! آقای شهمایی! آقای شریفی! آقا سعید ترنم! و ...

امیدوارم بتونیم واسه رشته مون کاری کنیم!