آزمایشگاه فیزیولوژی
برای رشته های پیراپزشکی و پزشکی و پرستاری یه فاکتور مهم واساسی باید داشته باشی اونم
شجاعته ، اگه آدم وسواسی باشی دوره آموزشیت مثل شکنجه میمونه .البته کم کم به وضعیت عادت
میکنی!
اوائل ترم یک بودم
و درسی داشتیم به نام فیزیولوژی که ۲ واحدتئوری و ۱ واحد آزمایشگاه بود . آز فیزیومونم در مورد
شمارش گلبول ها ، زمان انعقاد ، تعیین گروه خون و کلا خون بود.
۱۵ نفر توی هر سکشن که ۵ تا گروه ۳ نفری از قضا در سکشن ما یه گروه پسر هم بود .
هر آزمایشی نیاز به نمونه خون بود و یکی از ۳ نفر به عنوان موش آزمایشگاهی انتخاب میشد
بین دوتا دوستام خیلی شجاعانه لنست به انگشتتشون میزدن ودو سه قطره خون میریختن روی لام
منم بررسی میکردم . البته باید بگم من دختر ترسویی نیستم ( از سوسک و موش و اینا به هیچ وجه
نمی ترسم) نوبت من بود که خون بدم با شجاعت یه لنست استریل باز کردم و محکم زدم به نوک
انگشتم ولی با کمال تعجب اصلا خون نیومد دوستم گفت خوب نزدی بذار من می زنم منم انگشت
بیچارمو دادم دستش محکم لنست رو کوبید فقط دیدم رفت زیر ناخونم و دیگه هیچی ندیدم
بعد که چشمامو باز کردم دیدم همه دورمو گرفتن و هی دل داریم میدن به طور نا باورانه ای غش کرده
بودم مسئول آزمایشگاه مرد تنومندی بود محکم دستامو گرفته بود میگفت حق نداری از جات بلند
بشی تا حسابی حالت خوب بشه منم که اصلا روم نمیشد جلو پسرا دراز بکشم هی اصرار داشتم که
خوبم میخوام بلند شم آخرشم مسئول آزمایشگاه کلی دلیل آورد و من تسلیم شدم.
بعدا فهمیدم این غش به خاطر ترس نبوده از شدت درد بوده !
آدرس جدید ما xrays.ir