آرامشمت را به من ببخش

آرامش نیلگون و نازک عشق را

آن سان که اوج گیرد بال های کوچک احساسم

و بپرد تا شکوه شراره های احساس نیلی یک موج

و تمام ذره های وجودم

تپش گیرد از احساس لطیف با تو بودن

ای صمیمی و ای نور

مرا مدهوش کن مدهوش یک خواب شیرین

که تو حقیقت بخش رویایی

و نوازشم کن

با لطافت دستان لطفت

و هرگز دستانم را رها

و نگاهت را از من دریغ مکن

که این شاپرک می میرد

بی عنایت  معشوق

۱۴ خرداد ۸۸ برای خدای مهربونم