flower

شب و ستاره و مهتابِ نیمه شبم      هوای گریه و ابر و غصه های دلم

کنار گلبن و ساقی و آتش مستی      هنوز از غم رویت فشرده است گلویم

نمی چکد، نمی افتد، نمیشود جاری   زلال اشک خموشم ز گوشه ی چشمم

هنوز منتظرم، منتظر به راه نگاهت      کجا روم؟ به که گویم حدیث جانکاهم

به گوشه ای از آن نگاه مخمورت         نظر کن و شفا ده بند بند وجودم

۲۶ مرداد ۸۸ ساعت ۲ نیمه شب تقدیم به آقای دلهای منتظر