امام علی علیه السلام در غررالحکم می فرمایند:

(افزایش علم دراندیشیدن و فهمیدن است)

(افزایش ایمان در خواندن قرآن است)

(افزایش هوش در یادآوری مکرر است)

 

دیگه چه خبر؟

روش جديد تصويربرداري تومورهاي مغزي با همكاري محقق ايراني دانشگاه واشنگتن ابداع شد

كشف جديد دانشمندان درباره منشاء سلولي سرطان‌ها با همكاري بيوشيميست ايراني

بهمن ماه 88 قشم، ميزبان شانزدهمين کنفرانس هسته ‌ایى ايران است

مدير گسترش آموزش پزشكي:‌دانشجوي پزشكي نبايد به صورت تستي گزينش شودسنجش «رفتار حرفه‌اي» درگزينش دانشجولحاظ شود.

85 درصد فارغ‌التحصيلان كارشناسي امكان ادامه تحصيل ندارند

 

مثل سوئدی

(حسد به سمت دیگران تیر می افکند و خود حسود را زخمی می کند)

سوال هفته سوم آبان

 

 نام دو استخوانی که اگر آنها را در پی شکستگی های وسیع برداریم هیچ عارضه ای

 در بیمار ایجاد نمی شود، چیست؟

چنانچه در پی شکستگی های وسیع دو استخوان فیبولا و کوکسی، این دو استخوان

 را کاملا برداریم هیچ عارضه ای در بیمار ایجاد نمی شود. 

فهرست عناوین مقالات علمی

کشفیات تصادفی در دنیای پزشکی

اشعه تراهرتز( اشعه تی)

تراکم سنجی استخوان چیست؟

سندرم سایتوس اینورتوس

مواد رادیو اکتیو در زندگی روزمره

پرتو ایکس به لیزر تبدیل خواهد شد

داروهای پرکاربرد بخش رادیولوژی و اطلاعات مربوط به نحوه مصرف و عوارض جانبی شان

سی تی اسکن چیست؟

ام آر آی چیست؟

گزارش تصویری چگونگی کشف اشعه ایکس

نکات مهم حفاظتی که باید به خاطر بسپاریم

سوالات متداول در مورد رادن

پت اسکن چیست؟

روزمون مبارک

 

زندگی هم مثل گرفتن عکس رادیولوژی ست

مواظب باش ! برای گرفتن این عکس شرایط خوبی انتخاب کنی!

واسه اینکه یه عکس خاطره انگیز از خودت توی ذهن دنیا به جا بذاری

 به این نکته ها توجه کن!

واسه حذف غم هات، گرید خنده  بذار!

واسه زیاد کردن قدرت نفوذت توی قلبها از فیلترغرورت رد شو!

واسه دوری از نا امیدی ها فیلد تابش افکار منفیت رو محدود کن و ببند!

واسه  بالا بردن شدت علاقت به خدا میلی آمپر ثانیه ی عبادتت رو بیشتر کن!

واسه کاهش خطر ناشی از وسوسه های شیطون

کمترین زمان رو در اختیار نگاهت قرار بده!

واسه کم کردن کنتراست بین عقل و احساست ولتاژ دانشت رو بالا ببر!

تقدیم به همه پرتوکاران ایران

پست بعدی رو هم بخون!

جشن نامه

ساله اولی که وارد دانشگاه شدم هیچ انگیزه ای نداشتم هیچ علاقه ای به اینکه بگم چه رشته ای می خونم  و کجا درس می خونم نداشتم اما مثل بعضی از دوستامم نبودم که اگه کسی ازشون می پرسید شما چی می خونید بگم پزشکی ! راستش رو بخواین از رادیولوژی هیچی نمی دونستم و حتی به عنوان بیمارهم، بخش رادیولوژی رو ندیده بودم  تنها چیزی که ازش می دونستم این بود که با اشعه از مردم عکس می گیرن! و خیلی خطرناکه ! اما برام جالب بود و هیجان انگیز، چون هم بیمارستانی بود هم نبود( منظورم اینه که شغل تمییزی بود) خلاصه ترم اول گذشت یه سری درسای تئوری و عملی داشتیم که من از بین همشون عاشق کالبدشناسیش شدم ترم دو برای اولین بار بخش رادیولوژی رو دیدم سرد و تاریک و تا حدود زیادی خشک و بی احساس اولش یه خورده ناراحت شدم اما کم کم وقتی خودم برای اولین بار یه عکس بدون نقص رو گرفتم روز به روز به علاقم اضافه شد حس خوبی داشتم از اینکه با عکسام میتونم به درمان یه بیمار کمک کنم و اینکه تا من و امثال من عکسای خوب و قابل تفسیر تهیه نکنن هیچ پزشکی نمی تونه با اطمینان بیماری مریضش رو تشخیص بده ! این بود که به رادیولوژی علاقه مند شدم و هر روز به اشتیاقم برای یاد گرفتن بیشتر و بیشترش اضافه شد ! انقدر که با دوستام به فکر تغییر دادن جو خفن بخش افتادیم البته در حد بضاعت خودمون مثلا واسه اینکه بچه کوچولوهایی که به بخش میان و عکس دارن از رادیولوژی خاطره خوبی داشته باشن و همکاری کنن بهشون تخم مرغ شانسی و شکلات یا آدامس می دادیم! حتی ایده پخش موسیقی و تغییر رنگ در و دیوارم دادیم که با مخالفت رئیس بخش ملغی شد! یادشون به خیر! واقعا دوستای خوبی توی دوره کاردانی داشتم و اونا هم مثله من دلشون می خواست کاری کنن که رادیولوژی حداقل توی دانشکده خودمون شناخته بشه ! سال اول بهم دیگه قول دادیم که سال بعد حتما حتما واسه روز رادیولوژی جشن بگیریم اما از این غافل بودیم که چه قدر تنهاییم ! و چه قدر رشتمون واسه روئسای دانشگاهمون بی اهمییته!

برای جمع کردن پول واسه جشن وقتی رفتیم سراغ یکی از دوتا دکتر رادیولوژیست بیمارستان صحنه خنده داری دیدیم ! جناب آقای دکتر با وجود اینکه یه کت و شلوار گرون قیمت تنشون بود تمامه جیبهاش رو گشت و از کتش و شلوارش رو هم 1000 تومان ( پول خرد) بیرون آورد و گفت ببخشید نمی دونستم امروز میاین ! فراد بیاین بقیش رو می دم ! ما هم که کلی بهمون برخورده بود دیگه سراغشم نگرفتیم! جالب این بود که  دانشجوا حداقل کمک رو که 3000 تومان بود داشتن بدن! جناب رادیولوژیستمون ...

 برای خواندن ادامه متن به ادامه مطلب بروید!

 

ادامه نوشته

مصاحبه با اشعه ایکس

 

از راهروهای تنگ و تاریک بیمارستان عبور کردم و دنبال خطه سیاه روی دیوار رو گرفتم و به بخش شلوغ رادیولوژی وارد شدم. چند نفر واسه گرفتن وقت و یا گرفتن جواب عکسشون جلوی پذیرش بخش، صف کشیدن؛عده ای منتظر روی صندلی های جلوی بخش نشستن شاید می خوان عکس بگیرن شایدم منتظرن مریضشون عکسش رو بگیره و بیاد!

برای اینکه بتونم با اشعه ایکس مصاحبه کنم باید از این جلوتر برم، جایی که یه پرتوکار محترم در حاله بستن در اتاق ایکس ری( X-ray) و دویدن به طرفه کنسول( دستگاهی که با آن شرایط پرتونگاری را تنظیم می کنیم) با سرعت برق و باد شرایط می ده و با میکروفون جلوی دستش به مریض می گه: نفس نکش! بعدم دکمه اکسپوز رو فشار می ده تا ردی(Ready) بشه بعد اکسپوز میکنه.

خوب موقعی رسیدم! لحظه ای که برای بار nام اشعه ایکس قدرت نمایی کرد! برای اینکه بتونم در شرایط ایده آلی باهاش صحبت کنم، کلی خودم رو مجهز کردم به سپرهای سربی که به شیلد ((Shield معروفن اول یه روپوش پوشیدم که بهش میگن آپرون( Apron) علاوه بر اون یه عینک گذاشتم که شیشه اش از تکنولوژی پیشرفته سرب کوبی ساخته شده بود ( مثل همون شیشه های اتاق ایکس ری)؛ با این عینک می تونی بدون هیچ مزاحمتی اون طرف سرب رو ببینی و چشماتم از گزند پرتو در امان بمونن! یک جفت دستکش سربی هم برای گرفتن  ضبط صوت جلوی دهن اشعه ایکس لازمه! واسه تیروئیدمم یه شیلد جدا به گردنم بستم! در همین حال و احوال آماده شدنم  دوست پرتوکارم که من رو واسه رویارویی با اشعه ایکس آماده می کرد؛ مرتب توصیه می کرد که: مواظب باش به این مستر ایکسمون حرفی نزنی،عصبانی بشه ها ! تا میتونی فاصله بگیر و سوالاتت رو با سرعت نور بپرس و  بدو بیا بیرون!

 منم درحالی که تموم بدنم از شدت شجاعت ویبره می رفت و مدام با خودم اصول حفاظت رو تکرار می کردم( کمترین زمان، بیشترین فاصله، شیلد) وارد اتاق اشعه ایکس شدم.

لحظه هیجان انگیز شروع شد این مصاحبه در نوع خودش یه شاهکاره  و باید به خاطرش به من جایزه صلح نوبل و فیزیک و ادبیات و اینا رو تقدیم کنن ولی چون من خیلی لارجم نیازی ندارم و فقط این مصاحبه رو تقدیم می کنم به اونایی که همیشه حاشیه رو بیشتر از متن دوست دارن !

من: سلام جناب آقای ایکس لطفا خودتون رو برای خوانندگان ما معرفی کنید.

ایکس: سلام من مستر ایکس هستم.

_ مگه خانوم ایکسم داریم؟

_ بله البته که داریم ایشون تخصصشون ماموگرافیه؟

_لطفا بیشتر خودتون رو معرفی کنید.

_ من مستر ایکس از جنس ایکسهای سختم اسم مادرم خانوم آند و پدرم آقای کاتد هستش.

_ پس آقای رونتگن پدر چی بود؟

_ متاسفانه ایشون اصلا پدر نشدن.

_ خب تقصیر شما بود دیگه!

_ اصلا هم اینطور که شما فکر می کنید نیست! ایشون نسبت به قدرت اجدادم آگاهی کافی نداشتن و چون ما رو نمی دیدن فکر می کردن خطری هم نداریم  بنابراین تقصیره اجدادم نبود که ایشون آسیب دیدن بلکه تقصیره خودشون بود!

_ بله البته اگه امثال رونتگن و مادام کوری شماها رو کشف نمی کردن و با تمام وجود روی شما تحقیق نمی کردن هرگز اینجا نبودین !

_بله البته ما وجودمون رو مدیونه آقای رونتگن هستیم! راستی شما می دونید بین جامعه ایکسا ایشون به چی معروف هستن!؟

_ به چی؟

_ به علاءالدین .

_ چه جالب ! چرا؟؟؟

_چون ایشون جده ما رو از چراغ جادویشون آزاد کردن!

_ بگذریم از حرفه تون بگید.

_ خب ما ایکسا شغلهای متفاوتی داریم به دو دسته کلی صنعتکار و پزشک تقسیم میشیم

_ پزشکیا تون رو می شناسم صنعتکاریش چه صیغه ای یه؟

_ کارایی مثل باستانشناسی، دیرینه شناسی ، بازرسی ، ساختمان و اینا دیگه

_ بازرسی ؟

_ بله تو فرودگاه ها چمدون مسافرا رو میگردیم  ...

_ یعنی ما تو فرودگاه هم اشعه می خوریم؟

_ نه بابا فقط چمدونا و کیفا و وسایل همراهتون!

_ پس این تونلی که ازش رد میشیم چیه؟

_ اون تخصص پسر عمومه !مغناطیس رو میگم!

_ خب پس خطری نداره! بگذریم از خواهرتون و کلا فک و فامیلا هم بگید دیگه!

_ خواهرم از جنسه ایکسای نرم ونازکه مثل خود شما( البته به چشم خواهری )

_ آقای ایکس شما هم ؟

_به خدا قصد جسارت نداشتم !

_اشکال نداره بریم سر اصل مطلب!

_ داشتم میگفتم اسم خواهرم ایکس نازه، پسرعموم مغناطیسه، دختر خاله ام ماکروویوه، عمه گاما، خاله بنفشه( فراش رو دیگه نمیگیم) دایی التراسوند و ...

_ بسه شما چقدر  فک و فامیل دارین! راستی شما بچه هم دارین؟

_ بله البته اسمشم  تی کوچولوه

 _ از قدرته فوق العادتونم بگید.

یه هو دیدم بلند شد پرید توی هوا و یه چرخ زد و ایستاد و دستشرو مشت شده روی سینش گذاشت وبا غرور گفت مستر ایکس وارد می شود. بعد دوباره نشست سر جاش. منم چشمام داشت از حدقه در می اومد و زبونم بند اومده بود!

  برای خواندن ادامه مصاحبه به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

عکس متن کارت تبریک جشنمون تقدیم به شما

منابع آزمون کارشناسی ارشد ام آر آی

 

به نقل از سایت جامع رادیولوژی دروس اختصاصی و ضرایبشان از سوی دانشگاه علوم پزشکی شیراز جهت آزمون کارشناسی ارشد رشته MRI به شرح زیر اعلام شده است:

تکنیکهای تصویر برداری MRI  با ضریب ۳

اصول فیزیکی تصویربرداری MRI با ضریب ۳

آناتومی عمومی با ضریب ۲

فیزیولوژی عمومی با ضریب ۲

زبان با ضریب ۲