قلبم شکسته

تیک ، تاک ! تیک ، تاک!

قلب ثانیه شکسته

و صدای سکوت شب همه جا را گرفته

هیچ رنگی ارزش ترانه را نمی فهمد

قلب های وحشی!

دیگر حتی با بوی عطر دل انگیز سیب اهلی نمی شوند

قلب های وحشی!

دیگر حتی جایی برای نشستن خار گل سرخ نگذاشته اند

قلب وحشی، پر از القاب رنگی و بی جان

قلب وحشی ارزش از خود گذشتگی را نمی فهمد

قلب وحشی همیشه وحشی می ماند

( وحشیش زیاده ولی لازمه ،  آذر ۸۷ گفتم امروز به خاطر اعصاب خرابم انتخابش کردم)

تو هم مرا از خدا بخواه

چه می شود اگر تو هم ناله شبگیر کنی             بسوزی و بسازی و اشک سرازیر کنی

چه می شود اگر تو هم مرا بخواهی از خدا          صدا کنی مرا ز دور  مرا سراسیمه کنی

( می دونم خیلی خوب نیست ولی تو ذوقم نزنید)

کسی که مثل هیچکس نیست

من خواب دیده ام که کسی می آید

من خواب یک ستاره قرمز دیده ام

و پلک چشمم هی می پرد

و کفش هایم هی جفت می شود

و کور شوم اگر دروغ بگویم

کسی می آید

کسی دیگر

کسی بهتر

من پله های پشت بام را جارو کرده ام

وشیشه های پنجره را هم شسته ام.

کسی می آید

کسی که در دلش با ماست، در نفسش با ماست،

                                                    در صدایش با ماست

کسی که آمدنش را نمی شود گرفت

من خواب دیده ام...

فروغ فرخ زاد ( خلاصه شده)

منتظرم

شب وستاره ومهتاب نیمه شبم

هوای گریه و ابر وغصه های دلم

کنار گلبن وساقی و آتش مستی

هنوز از غم رویت فشرده است گلویم

نمی چکد ، نمی افتد ، نمی شود جاری

زلال اشک خموشم ز گوشه ی چشمم

 هنوز منتظرم ! منتظر به راه نگاهت

کجا روم ؟ به که گویم حدیث جان کاهم

به گوشه ای از آن نگاه مخمورت

نظر کن و شفا ده بند بند وجودم

( کار خودمه )

 

گل رویا

تو را می خواهم ای دیرینه دل خواه

که با ناز گل رویا شکفتی

به هر زیبا که دل بستم تو بودی

که خود را در رخ او می نهفتی

(قطعه ای از ه.آ سایه)

دلتنگه دلتنگم

شاید اگه گریه کنم

چشمای بارون بباره

شیشه غم بشکنه و تازگی جاشو بگیره

شاید اگه گریه کنم

ماهی قرمز دلم

جون هیاهو بگیره

بپره بیرون از دلم

راه بیابون بگیره

شاید، شاید اگه گریه کنم

دلتنگی هام تموم بشن

( کار منه تعجب نکن انقدر بده)

نیم لیوان عشق

خواب یا بیدار؟

دیده ام بی تاب بی تاب است

آسمان زرد است و

رنگ شب بو ها پر از درد است

من فقط یک بغل احساس می خواهم!

نیم لیوان !

نه ! فقط یک جرعه می خواهم

یک جرعه ! فقط یک جرعه عشق پاک می خواهم

( کار خودمه )

برای مهربونم

سلام مهربون ترین مهربونا

می دونم که می دونی چقدر دلتنگم

می دونم که می دونی چقدر بهت احتیاج دارم

می دونم اگه تو نبودی تا حالا نابود شده بودم

می دونم دوستم داری

می دونم هوامو داری

فقط گاهی فراموشت می کنم

منو ببخش

من فراموشکارم

همیشه بهارم کاش می خوندیش

گذشتم از تو که ای گل چو عمر من گذرانی

چه گویمت که به باغ بهشت گمشده مانی

گذاشتم به جگر داغ عشق و از تو گذشتم

به کام من که نماندی به کام خویش بمانی

بهار عمر مرا گر خزان رسید تو خوش باش

که چون همیشه بهار ایمن از گزند خزانی

به پاس عشق ز بد عهدیت گذشتم و دانم

هنوز ذوق گذشت و صفای عشق ندانی

چه خارها که ز حسرت شکست در دل ریشم

چو دیدمت که چو گل سر به سینه دگرانی

خوشا به پای تو سر سودنم چو شاهد مهتاب

ولی تو سایه برانی زخود که سرو روانی.

غزلی از هوشنگ ابتهاج از دفتر سیاه مشق برای تو که همدرد ...!!!

قلبم پر جمعییت ترین شهر  دنیاست

جمعه روز خوب عشقه ، روز تعطیلی دل نیست!

تا تو هم خلوت مایی، جمعه مون سرد و کسل نیست!

می شه با عطر تو پر شد ، از ترانه های تازه !

دست تو حتی با خورشید، آدمک برفی می سازه !

تو این زمونه کلک ، چشمای تو حقیقته !

دل بزرگ تو مثله یه شهر پر جمعیّته! 

 

قسمتی از ترانه ی یغما گلرویی

 تقدیم به کسی که همیشه منتظرش هستیم